سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود فیلم و سریال

آیا کلیشه ها هنوز در تبلیغات کار می کنند؟

 

برخی از کلیشه ها هنوز هم می توانند یک استراتژی تبلیغاتی موفق باشند ، اما در هرگونه فعالیت تبلیغاتی باید از موارد دیگر خودداری شود.

 بخش عمده ای از دنیای تبلیغات دریایی از همانند بودن است. شما به یک تبلیغ تجاری تلویزیونی کاملاً جدید نگاه می کنید و احساس دژاوو می کنید: یا پیام به یک شکل منتقل می شود یا تنظیمات مشابه است و فکر می کنید قبلاً آن را دیده اید.

برای دنیای تبلیغات ویدیویی سخت است که از کلیشه ها پرهیز کنید. و این باید منطقی باشد زیرا هدف شرکت های تبلیغاتی یا تولیدی تجاری تلویزیونی خود ویدیو نیست بلکه پیامی است که می فروشد.

 

اگرچه منحصر به فرد یک عنصر حیاتی در تبلیغات تلویزیونی است ، اما همه چیز تمام نیست. به همین دلیل نیست که تبلیغات در وهله اول تولید می شوند.

 

شرکت تبلیغاتی طلوع فیلم به عنوان یک شرکت تولید ویدیو متوجه شده ایم که چه یک شرکت یا برند از تهران باشد یا از لس آنجلس ، در کل نمی تواند از کلیشه ها جلوگیری کند. شرکت ها یا برند ها فقط چند ثانیه فرصت دارند تا توجه مخاطبان خود را جلب کرده و پیام خود را ارسال کنند ، بنابراین طبیعی است که آنها به کلیشه هایی که قبلاً کار کرده اند بازگردند.

 

بسته به صنعت ، ممکن است مقررات دولتی در مورد آنچه شما می توانید در تبلیغات تلویزیونی انجام دهید یا بگویید وجود داشته باشد ، و وسعت خلاقیت تبلیغات تجاری را محدود کند.

 

 

بنابراین ، ما نمی گوییم که کلیشه ها خوب یا بد هستند ، بلکه نمی توان آنها را نادیده گرفت. با این حال ، کلیشه هایی وجود دارد که هنوز کار می کنند و برخی دیگر که دیگر کار نمی کنند. بیا یک نگاهی بیندازیم.

کلیشه هایی که در تبلیغات ویدیویی کار می کنند

اگرچه این نوع تبلیغات کلیشه ای است اما تمایل به موفقیت دارد.

 

  1. مرد "خسته کننده" گرفتن زن "زرق و برق دار"

یک زن "جذاب" که چشمش به یک مرد "بیهوده" یا یک سوپرمدل معروف است که به دنبال یک پسر "خسته کننده" است ، یک کلیشه است که کار کرده است و به احتمال زیاد ادامه خواهد داد.

 

چرا؟ بدانید که محصولاتی مانند ادکلن ، آبجو ، ساعت ، یا حتی میله های انرژی مجموعه خاصی از مردان را هدف قرار می دهد - مدیر عادی ، فروشنده ، مهندس نرم افزار و غیره. این مردان به احتمال زیاد محصولی را خریداری می کنند که باعث افزایش عزت نفس یا کمی اشتیاق به زندگی روزمره آنها اضافه می کند.

 

با این حال ، این مفهوم برای مردان جالب ، جذاب یا موفقی که احساس می کنند به دلیل پیروزی مرد خسته کننده کنار گذاشته شده اند نیز به همان اندازه کار می کند.

 

این تبلیغ Doritos   مربوط به سال 1998 را ببینید.

در آگهی Doritos  ، دو مرد سعی می کنند با انداختن Doritos به دهان یکدیگر ، زنی را در لباسشویی تحت تأثیر قرار دهند.

 

تبلیغ Doritos کارساز بود و تا زمانی که تبلیغاتی مانند این محصولات شما را بفروشد ، یک کلیشه موفق است.

 

2. پدر "بی سرنخ"

پدرانی که عاشق و خوش فکر هستند اما اغلب هنگام کمک به فرزندان خود در انجام یک پروژه علمی یا پختن شام در روز مادر ، آشفته می شوند ، یک شرط امن و آسان در دنیای تبلیغات است.

 

این به دلایل مختلف کارساز است. پدران ، ذاتاً پرورش دهنده و محافظ محسوب می شوند. بنابراین ، تبلیغات زیادی وجود دارد که پدران را از این نظر نشان می دهد. با این حال ، تبلیغاتی که پدران را با آرامش و سبک تری نشان می دهد ، توجه مخاطب بیشتری را به خود جلب می کند. به این دلیل که این مفهوم در قصد یا توانایی پدران تردید ندارد بلکه فقط در برخی از مهارت های آنها شک دارد.

 

دیدن پدر پدید آوردن ساندویچ برای اینکه در روز مادر برای همسرش صبحانه درست کند ، بسیار جذاب است. مانع عدم تمرین وی است که می تواند با محصولی که تبلیغات می فروشد برطرف شود. ساده و آسان

 

طلوع فیلم این کار را چندین سال انجام داده است.

در این تبلیغ (در تبلیغات متقابل با فیلم "Inside Out") ، پدری برای دخترش غذا درست می کند و به طور تصادفی آن را می اندازد.

 

این نشان می دهد پدر حتی در صورت نابسامانی برای فرزندش سخت کار می کند. این تبلیغات کارایی دارند زیرا دوست داشتنی هستند.

 

3. تشویق کودکان و نوجوانان برای لذت بردن از میان وعده های سالم

اهلی کردن نوجوانان به طور کلی دشوار است و اینکه بخواهید میان وعده های سالم بخورند یک مشکل قدیمی است.

 

به طور معمول ، دو کودک گرسنه (بیشتر نوجوانان) برای یافتن میان وعده به یخچال می رسند. این میان وعده اغلب محصولی است که تبلیغ می شود.

 

این کانسپت حداقل به سال 1982 برمی گردد ، زمانی که کاستروف های کرافت از آن استفاده می کردند ، و پس از آن Hot Pocket ها در سال 1992 به وجود آمد.

از آن زمان ، برند های مختلفی از این کلیشه استفاده کرده اند ، و از میان وعده های ناسالم مانند Hot Pockets به انواع سالم تر تبدیل شده است تا کودکان را به داشتن یک رژیم غذایی متعادل ترغیب کند.

 

کلیشه هایی که دیگر در تبلیغات کار نمی کنند

این کلیشه ها ممکن است در یک مرحله کار کرده باشند اما دیگر از استراتژی های تبلیغاتی موفقی نیستند.

 

1. فیلم دوربین مخفی نوشته شده اما برای نمایش واقعی

این یک تبلیغ با زاویه دوربین عجیب و غریب است و سخنگوی یا گزارشگر از مردم نظر آنها راجع به یک محصول می پرسد.

 

امروزه حتی کودکان کم سن نیز در حال ساخت فیلم از تلفن های همراه هستند و می دانند که چگونه آنها را ویرایش کنند. دیگر نمی توانید با این کلیشه تبلیغاتی کنار بیایید. مردم می توانند بگویند چه صحنه ای است و چه چیزی نه.

 

مردم می دانند که این تبلیغات صحنه ای است و از طرف مشتریان واقعی نیست.

 

2. خیرخواهی جعلی

این موارد زمانی است که تبلیغات ادعا می کند درصدی از سود یک شرکت به موسسات خیریه منتفع می شود که به آموزش ، بهداشت ، رفاه زنان و غیره منجر می شود. برخی از این تبلیغات فریبنده است ، بنابراین بسیاری از مردم دیگر خرید این تبلیغات را نمی کنند.

 

این نه تنها خلاق نیست ، بلکه می تواند گمراه کننده باشد. حتی وقتی دوباره بیاد شما درصدی از سود خود را به امور خیریه اهدا می کنید ، این را از طریق گزارش های خبری یا اطلاعیه های مطبوعاتی بگویید ، نه در تبلیغات.

 

این روزها ، مردم نه تنها اطلاعات بهتری دارند بلکه در مورد عللی که می خواهند خود را با آنها ارتباط برقرار کنند نیز انتخاب می کنند. شما نمی خواهید فرض کنید همه مخاطبان هدف شما می خواهند از همان موسسات خیریه ای که شما انجام می دهید حمایت کنند.

3- شخصی که از عزت نفس پایینی برخوردار است

برخی از برند ها و صنایع وجود دارند که هنوز هم می خواهند افراد با عزت نفس پایین را جذب کنند. مشکل این کلیشه این است که حتی کسانی که عزت نفس پایینی دارند نمی خواهند این را به عنوان یک نقطه ضعف تشخیص دهند.

 

مردم امروز نه تنها نقاط ضعف را در آغوش می گیرند بلکه از آنها برای سود خود استفاده می کنند. در عین حال ، آنها از نحوه فریب شرکت هایی که از نقاط ضعف در فروش محصولات استفاده می کنند آگاه هستند.

 

با گفتن این جمله ، درست است که برند ها معمولاً از ضعف در فروش ایده ها یا محصولات استفاده می کنند.

 

با این حال ، این سن سقوط است. مردم داستان هایی از پیروزی یک حقیر و پذیرفتن آنچه را که او فاقد آن است ، دوست دارند. وقت آن است که از این کلیشه خاص حرکت کنیم و مردم را توانمند کنیم ، نه اینکه آنها را تضعیف کنیم.